رباعيات عاشورايي
تا علقمه ها سیب و فدک ها یاس اند
باید همه قدر عشق را بشناسند
امواج فراتند به سر می کوبند
یا سینه زنان هیات عباس اند!؟
شق القمری است در سماوات شده
چشم همه ی ستاره ها مات شده
ماهی که به خاطر خسوفش خورشید
کارش همه شب نماز آیات شده
شد تلخ به کام همه ی گل ها قند
گم شد ز لبان خشک دریا لبخند
هفتاد و دو روز و شب شفق شد، آخر
خون دل آسمان نمی آمد بند
ابر آمد و گفت اشک نم نم با من
گل گفت که خون دل پر غم با من
باد آمد و گفت در حسینیه دشت
مداحی امسال محرم با من
امشب دو سه رکعت از دل یاس یخوان
از راز قنوت دست عباس بخوان
با اشک وضو بگیر ایمانت را
یک بار بیا نماز احساس بخوان
علي فردوسي
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۰ ساعت 13:16 توسط بنده خدا
|