امام زمان

زمین تشنه ست...باید شیر باران را بپیچانی

بپیچی مثل یک رود و بیابان را بپیچانی

 

درین دریا فقط باد مخالف می وزد آقا !

بیا ای باخدا ! باید که سکان را بپیچانی

 

تماشا کن که پیچ دست ظالم هرز گردیده

بیا باید که دست هرز ایشان را بپیچانی

 

صدای عربده پیچیده در این کوچه ها هرشب

تو باید پیچ این ضبط رجزخوان را بپیچانی

 

بیایی مثل یک آقامعلم...مهربان...خوشرو

ز روی لطف گاهی گوش انسان را بپیچانی

 

نه بدقولی که خیل عاشقان را قال بگذاری

نه بدعهدی که وقت وعده آنان را بپیچانی

محسن رضوانی/تهران

شعر امام زمان

ای همیشه شهد یادت از عسل ها بیشتر


من به دنبال تو هستم در غزل ها بیشتر

هرچه می گویند با یک گل نمی آید بهار

من دلم میگیرد از ضرب المثل ها بیشتر

در حرم تا غرق بهجت میشوم حس میکنم

می وزد عطر تو در بعضی محل ها بیشتر

عده ای ناباورند و خوب می دانم چرا

هست پیرامون تو بحث و جدل ها بیشتر

نام تو دکان بعضی ها شده این روز ها

هست زرق و برق بازار بدل ها بیشتر

از فرج میخوانم و محو مؤذن زاده ام

لخظه ی حی علی خیر العمل ها بیشتر

آسمان ابریست وقتی گرم میگیرد دلت

تکیه تکیه با علم ها و کتل ها بیشتر

کربلا را با نگاهت غرق باران میکنی

گریه ات میگرد اما رو تل ها بیشتر

در قصاید پای ثابت هستی اما بازهم

من به دنبال تو هستم در غزل ها بیشتر

احمد علوی-قم

معرفی وبلاگ

اشعار آیینی

 

جلسه شعر آیینی انگور (کلیک کنید)

انتظار

برای مهدی موعود(عج)

 

با یک نگاه ، عاشق خود را شهید کن

این جمعه را به یُمن قدم هات عید کن

 

داغ ِ ندیدنت به دل ِ هر شقایق است

این جمعه ، داغ ِ باغچه را ناپدید کن

 

خورشید ِ من! سری به دعاهای ما بزن

از قطره های کوچک باران خرید کن

 

بر روی هر چه مشق شب ما ست خط بکش

شب را ورق بزن ، دل ما را سپید کن

 

دستی به ذوالفقار ببر ، روی خاک را

پاک از وفور ِ ابن زیاد و یزید کن

 

" از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست "

امشب بیا و عالم ما را جدید کن

محمدرضا سلیمی


 

شعر امام زمان

(عج الله تعالي فرجه والشريف)

دست هایت ضریح حاجت ها چشم هایت گل اجابت ها

شبنم روی گونه ی سرخت مایه ی سبزی طراوت ها

طاق ابروی قاب قوسینت لیت شعری این اشارت ها

تار تار بلند گیسویت رشته های نجات امت ها

نخ ابریشمی تسبیحت بند آزادی از اسارت ها

ای نگاه کبوترانه ی تو آسمان پر از نجابت ها

من زمینی نبودم از اول آمدم زیر خاک پایت ها

جمکرانی شوم همیشه شلوغ اصفهانی پر از ارادت ها

گل کنم شاعری شوم آن طور که تو داری بر او عنایت ها

هی نوشتند پشت ماشینها بر روی شیشها عبارت ها

خواهد آمد ، بیا ، گل نرگس کم کن از بینمان مسافت ها

جام جم با تمام حافظ هاش می کشند از لبت خجالت ها

السلام علیک ...خم بشوید می برازد تو را ریبود ها

هاشمی ! فاطمی ! ابوالحسنی ! به به تو با چنین اصالت ها

میم و حا میم و دال ای زیبا ای اباالقاسم رسالت ها

حیدری زاده ی دو تیغ ابرو کشته ی چشم تو شهامت ها

نور زهراییت تقدس وار سرزد از کوثرای ساحت ها

ای حسن صورت بقیع نشین ای کریم همه کرامت ها

کربلایی حسین و الفجری رجعت سرخ تا شهادت ها

وارث مه رخان لیلایی مات در جذبه شان شجاعت ها

چون علی اکبر و عموت عباس شده ای جزو سرو قامت ها

زینبی زینت علی طینت کوه صبر پر از صلابت ها

تازه مشهور می شوی حالا مثل سجاد در عبادت ها

بشکاف علم روز دنیا را باقر العلم و البلاغت ها

ربودی شیعیان جعفری ات ششمین صادق صداقت ها

بی تو مردند کنج زندان ها کاظم الغیظ ، باب حاجت ها

آهویت نه گدای تو هستم یادگار رضا و رافت ها

باز دریای جود جوشش کرد در جواد آب این سخاوت ها

تا گدایان سامری چون من درنقی خانه ی هدایت ها

یازده جلوه عسگری بشوند پشت این پرده ی بشارت ها

میرسد صوت مکه ایت به گوش یثربی گونه با فخامت ها...

...تفی آواز داد جاء الحق زهق باطل اهل طاعت ها

ای غزل باز از تو شیرین شد نمکین مهدی حلاوت ها

و تو طاووس بزم اهل بهشت آخرین حد به این ملاحت ها

غلام رضافاتحی

شعر

عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم


دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله النور
گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم


نامه ای را هُد هُد آورده ست آغازش تویی
از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم


سوره ی والیل من برخیز و والفجری بخوان
دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم


قل هو الله احد قل عشق الله الصمد
راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم


گیسویت را بازکن انا فتحنایی بگو
دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم


ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن
مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم


میزبان عشق است و وای از عشق ! غوغا می کند
هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

مهدي جهاندار

حالت عرفانی به پیشگاه والای امام عصر «عج »

پلک  بر هم زدی و شهر چراغانی شد
ماه ، دیوانه ی آن حالت عرفانی شد

قل هوالله احد گفتی و همپای ِاذان
خاک ، آکنده از آن لهجه ی قرآنی شد

ماهی ِ عشق ، در آرامش اقیانوست
دل به امواج زد و صخره ی مرجانی شد

دکمه ی پیرهنت بین کتابم جا ماند
نخ به نخ شعر شد و مایه ی حیرانی شد

یوسف ، آزاد شد از چاه ِ حسادت  ، اما
گوشه ی دهکده ای گمشده زندانی شد

مومیایی شده در مصر، خدایی دیگر
دل ِ یعقوب همان گونه که می دانی شد

حال هر کلبه ی برفی ، لب ِ کوهستانت
رقت انگیز تر از خواب ِ زمستانی شد.

 

عرق ِ شرم ِ پدر ... آب و کمی نان بیات
مشقِ هر روزه ی هر طفل دبستانی شد

آه ِ برخاسته از دودکش ِ همسایه
در سر ِ پنجره ها مایه ی ویرانی شد

بادها متفق القول ، شهادت دادند
گل سرخ از شب هجران تو قربانی شد

پشت هم می شکند شاخه ی زیتون و انار
باغبان ! باز هوا ابری و طوفانی شد

باد با خود نَبَرد لانه ی زنبوران را ؟!
گل ِ من ! وعده ی دیدار تو طولانی شد

شهد چشمان تو ، یک روز عسل خواهد شد
گرچه کندو پر از آهنگ پریشانی شد

زندگی نامه ی آیینه پر از ابهام است
نور ، آشفته ی آن تابش پنهانی شد

هیچ کس از دل و جان درد تو را درک نکرد
گرچه شعبان شد و هر کوچه چراغانی شد

حسنا محمد زاده

امام زمان-شعر

به دلم دیدنت برات شده، به خدا صبح و شام منتظرم
همه ی روزها ولی به خصوص، آخر هفته هام منتظرم

نه شبیهم به هر مسلمانی، نه نماز درست و درمانی …

چه بگویم خودت که می دانی، من چه اندازه خام منتظرم

منبرت جای خطبه های کیاست!؟ چقدر جمعه ها برو و بیاست!

سر سجّاده ها شلوغ ریاست، من در این ازدحام منتظرم

ندبه خوان های خوش صدا جمعند، همه ی کلّه گنده ها جمعند

انتظار خواصّ اینجوری است، من شبیه عوام منتظرم

جیب ها جیب های سُبحه شده، لقمه ها لقمه های شُبهه شده

انتظارت حلال بعضی ها، من گمانم حرام منتظرم

تو کجا؟ من کجا؟ چقدر سراب؟ ساقی سال های قحط شراب

من ولی با همین وجود خراب، دست در دست جام منتظرم

زود تا محتسب خبر نشده، ریشه ی تاک ها تبر نشده

کار من تا خراب تر نشده، تا همین جا تمام، منتظرم

بی جواب از تو بر نمی گردد گریه های سلام هیچ کسی
السّلام عـلیـک یا موعــود، ــ و عـلیـک السّلام منتظرم

علي فرودسي

امام زمان- شعر

کجایی تلف شدیم..

این جمعه ها بدون تو دلگیر می شود

آقا بدون نور تو گل پیر می شود

خورشید پشت ابر کجایی تلف شدیم..

آقا بیا، بیا به خدا دیر می شود


برای امام «والعصر»:

هر صبح و شب از شما سرودن عشق است

در هر غزلی تو را ستودن عشق است

اینها همگی به جای خود خورشیدم

در ظهر ظهور با تو بودن عشق است...

سيد حميد داودي نسب

همه شب دست به دامان خدا تا سحرم


که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم


رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری


رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم


گرمی طبعم از آن است که دل سوخته ام


 سرخی رویم از این است که خونین جگرم


کار عشق است نماز من اگر کامل نیست


آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم


این چه کرده است که هرروز تورا می بیند؟


من از آیینه به دیدار تو شایسته ترم


عهد بستم که تحمل کنم این دوری را


عهد بستم ولی از عهد خودم می گذرم


مثل ابری شده ام  دربه درِ شهربه شهر


وای از آن دم که به شیراز بیفتد گذرم...

میلاد عرفان پور

مبارزه با وبلاگ ضد شیعه و حضرت زهرا

آهای شعیه بی دینان دینتان را دارند می برند.در این وبلاگ شهادت حضرت زهرا (س) وفات خوانده شده یا به سایت وبلاگفا بروید و تخلف این سایت را اطبلاع دهید یا بروید و جواب این ادم یا این آدم های .......... را بدهید.

http://islam-modern.blogfa.com/

سایت ضد شیعه و حضرت زهرا(س)


گزارش به بلاگفا

امام زمان-شعر

روح باران..

ناگهان از پشت یک دریا تلاطم میرسی
بی خبر، یکباره، دور از چشم مردم میرسی

تو وفور نعمت عشقی و ایمان عاقبت
از میان خوشه زار سبز گندم میرسی

انبیا یک یک به عشق تو مسلمان میشوند
باعث نزدیکی و صلح و تفاهم، میرسی

روح باران! میرسی، خورشید تابان! میرسی
با تبسم میرسی ، غرق ترنم  میرسی

راستی، ای وعده ی پیروزی پروردگار
روز چندم؟ ماه چندم؟ سال چندم؟ میرسی
.
.
.
هر سه شنبه وعده ی ما با شما در جمکران
از حوالی های تهران، اصفهان ، قم، میرسی
اردشیر معتمدی

وبلاگ شاعر

متنی فارسی با ترجمه انگلیسی برای امام زمان

Why so much rain lasted?

چرا ابرهای بارانی کنار نمی روند؟ Why clouds do not rain next?

چرا خورشید نمایان نمی شود؟ Why does not the sun appear?

و چرا ...؟ And why ...?

چرا باز پشتِ... Why open the back ...

تا کی دوست داری خورشید پشت ابر باشی؟ Who are you to be the sun behind the clouds?

باران سیاهی به شدت می بارد... Dark rain rains heavily ...

بعضی با سختی خود را استوار نگه داشته اند، بعضی چند ثانیه هم زیر باران دوام نیاورده اند... With some difficulty his firm have kept, some lasting a few seconds the rain have not ...

و اگر حتی نورت به آنها نرسد از بین خواهند رفت... And even if they fail to North will be lost ...

باور کن زیر باران ماندن برایمان سخت شده است... Believe me rain is difficult to stay ...

دلم هوای نور کرده.... I have light air ....

این باران سیاهی تا کی باید ببارد؟! The long black rain should fall?

ای صبور! A PATIENT!

تا کی صبر می کنی؟ How long do you wait?

صدای گیاهان را گوش کن Hear the sound of plants

می شنوی می گویند: خورشید... Hear say: the sun ...

دیگر صدایشان ضعیف شده ... Other voices low ...

دوست نداری خود را نمایان کنی؟! You do not love your show!

قلم خسته شده تا کی علامت سوال (...؟؟؟؟؟؟...) Long pen tired question mark (...??????...)

زیر باران صدای قلم به تو می رسد؟! Rain sound reaches your pen?

آیا صدای عربده  های قلم رامی شنوی دارد با چه دردی می نویسد: Find your voice pen Rbdh hear Rummy is what hurts wrote:

پس چرا نمی آیی...؟ So why do not you come ...?

دیگر چه بگویم What others say

از چه بگویم؟از این که چند روزی است یکی از گلها تلف شده آن گل زیر باران شدید استوار ایستاده بود اما خاک زیرش را خالی کرد و حال ... What to say? This is one of the few days lost its flowers flowers stood firm under heavy rain, but the soil below it are empty and ...

دوست نداری ادبیات گیاهان را عوض کنی دوست نداری قلم این گونه بنویسد ... Plants do not like change literature you do not love these pens to write ...

گیاهان مدام می گویند: او خواهد آمد... Plants constantly say: "He will ...

ولی من دوست دارم بگویم : او آمد... But I say: He was ...

و جمعه این جمله را وقتی که تو آمدی می گویم... And the Friday statement, when you came to say ...

ای خورشید پشت ابر، ای پیشوای جن و انس، ای صاحب العصر و الزمان ما انتظارت را می کشیم... The sun behind a cloud, a leader jinn and humankind, and an owner Zaman Alsr We are waiting for the kill ...

آخرین پسر زهرا از پشت ابر بیرون بیا... Last Son Z. Come out from behind the clouds ...


--------------------------------------------------------------------------------


حاشیه: Margin:

حضرت مهدى (ع) در حدیثى مى فرمایند: چگونگى استفاده از من در غیبت، مانند استفاده خورشید است هنگامى که ابرها آن را مى پوشانند. Imam Mahdi (AS) in the hadith Exalted: how to use in my absence, as the sun is used when the clouds cover it. (1) (1)
-1بحار الانوار ج 53 ص 180 Bihar Anwar c -1 53 p. 180
{اللهم عجل لولیک فرج} Faraj} {Allhm Jl Lvlyk

------------------------------- -------------------------------

عشقم می گرید.دادم از تنهایی است.تو که قرار بود یاور تنهایان باشی... ! Baby cries. I have to be alone. I was going to be alone Helper ...

پس کجایی؟! So where are you?

 

امام زمان شعر

یه رباعی برای امام زمان..خیلی زیبا


هفته بعد

بنویس که هرچه نامه دادم نرسید

بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته بعد

این جمعه که هرچه ایستادم نرسید

حسین رستمی

امام زمان- متن ادبی

چرا این قدر باران طول کشیده؟

چرا ابرهای بارانی کنار نمی روند؟

چرا خورشید نمایان نمی شود؟

و چرا ...؟

چرا باز پشتِ...

تا کی دوست داری خورشید پشت ابر باشی؟

باران سیاهی به شدت می بارد...

بعضی با سختی خود را استوار نگه داشته اند، بعضی چند ثانیه هم زیر باران دوام نیاورده اند...

و اگر حتی نورت به آنها نرسد از بین خواهند رفت...

باور کن زیر باران ماندن برایمان سخت شده است...

دلم هوای نور کرده....

این باران سیاهی تا کی باید ببارد؟!

ای صبور!

تا کی صبر می کنی؟

صدای گیاهان را گوش کن

می شنوی می گویند: خورشید...

دیگر صدایشان ضعیف شده ...

دوست نداری خود را نمایان کنی؟!

قلم خسته شده تا کی علامت سوال (...؟؟؟؟؟؟...)

زیر باران صدای قلم به تو می رسد؟!

آیا صدای عربده  های قلم رامی شنوی دارد با چه دردی می نویسد:

پس چرا نمی آیی...؟

دیگر چه بگویم

از چه بگویم؟از این که چند روزی است یکی از گلها تلف شده آن گل زیر باران شدید استوار ایستاده بود اما خاک زیرش را خالی کرد و حال ...

دوست نداری ادبیات گیاهان را عوض کنی دوست نداری قلم این گونه بنویسد ...

گیاهان مدام می گویند: او خواهد آمد...

ولی من دوست دارم بگویم : او آمد...

و جمعه این جمله را وقتی که تو آمدی می گویم...

ای خورشید پشت ابر، ای پیشوای جن و انس، ای صاحب العصر و الزمان ما انتظارت را می کشیم...

آخرین پسر زهرا از پشت ابر بیرون بیا...


حاشیه:

حضرت مهدى (ع) در حدیثى مى فرمایند: چگونگى استفاده از من در غیبت، مانند استفاده خورشید است هنگامى که ابرها آن را مى پوشانند. (1)
 -1بحار الانوار ج 53 ص 180
{اللهم عجل لولیک فرج}

-------------------------------

عشقم می گرید.دادم از تنهایی است.تو که قرار بود یاور تنهایان باشی...!

پس کجایی؟!

امام زمان متن ادبی

«دلم هوای نور کرده..(2)»

هر روز در هیاهوی شهرمان گم می شویم...

هر روز غرق در قیل وقال های زندگی از تو دورتر می شویم..

این روزها صدای هیاهوها، صدای جشن های بی تو بودنشان، نوای مأذنه ها را گم کرده است. دوباره باد می وزد، به خودمان می لرزیم، تمام شهر سفید پوش می شود تا سیاهی هایش را در خود محو کند.

این برف دستانم را بی حس کرده و با اندک آتشی که در دل دارم دستانم را گرم می کنم تا بنویسم از عصر ظهور و مردمان منتظر..!

وقتی این هوای سرد را می بینم به یاد داستان حسنک کجائی می افتم که در شهر سردشان می خواند:«من می رم خورشید و پیدا بکنم من می رم ابرا را پارو می کنم من می رم خورشید و پیدا می کنم..»

اگر منتظریم که باید همان حسنک باشیم، تا خورشید پیش رویم، جانمان را در کف دست بگیریم به سوی خورشید پیش رویم، تا خورشید یک روز سر بزند در شهرمان.

و انگار که نه مردمان شهر حسنکیم که به سرما عادت کرده بودند، با شکم هایی پر از خالی می خوابیدند و با مردگی شان زندگی می کردند.

شهرمان تا خورشید زیاد فاصله دارد.شاید بدون خورشید در همین فاصله بمیریم:

این روز ها بدون تو دلگیر می شود

آقا بدون نور تو گل پیر می شود

خورشید پشت ابر کجایی تلف شدیم

آقا بیا، بیا به خدا دیر می شود

من در عصر محاسبه ها آموختم که تمام شهر سرد به عددها تعظیم می کنند و معیار سنجش افراد صفرهای تو خالی و عددهای جلوی صفرهاست.پس اینگونه می نویسم:

من بدون شما، همانند یک ملیون هایی هستم که یکی نداشته باشم...

***

وقتی دستانم را در حلقه های ضریح بیابان گره زده بودم، از شیارهای چشمم باران غم می بارید. کم کم آسمان هم با من همراه شد و اشک ریخت. من که سن و سال کمی دارم اما آسمان چه؟!!

میلاد امام زمان(متن)

« آرزوی بزرگ، نردبان تعالی »
 
آرزوهای هر انسان، ارتباط مستقیمی با روح و روان او دارند و به خوبی نشانگر عالم درون او می‌باشند. جایگاه این موضوع تا آنجاست که یکی از بهترین راه‌های شناخت هر فرد، شناخت آرزوهای اوست. آرزوهای خوب یا بد، منزلت والا یا پست هر کس را نشان می‌دهند. نتیجه اینکه آرزوهای واقعی در انسان، متأثر از درون او و نشأت گرفته از شخصیتش می‌باشند. از طرف دیگر، آرزوهای انسان در شکل گرفتن شخصیت او نیز بسیار مؤثر هستند تا آنجا که می‌توان با تغییر دادن آرزوهای شخص، شخصیت جدیدی از او ساخت. اما چگونه؟
آرزوهای هر شخص نیت‌های او را برای انجام کارها شکل می‌دهند و او را برای انجام آنها مصمم می‌کنند. بنابر این، آرزوهای هر شخص در نوع همت او و تقویت یا تضعیف آن بسیار مؤثر هستند و این همت انسان است که شخصیت او را می‌سازد و به آن شکل می‌دهد. امیر مؤمنان، حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "قدر و منزلت انسان به اندازه همت اوست."(1)
بنابراین هر چقدر آرزوهای انسان والاتر و متعالی‌تر باشد، انسان را به کارهای بزرگتری مصمم می‌کند و همت او را افزایش می‌دهد. تأثیر این موضوع تا جایی است که در این حالت حتی ضعف قوای بدنی هم نمی‌تواند مانع انسان در انجام تصمیمش شود. امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: "بدن انسان نسبت به آنچه نیت بر انجامش قوی باشد، احساس ناتوانی نمی‌کند."(2)
علاوه بر اینکه آرزوهای انسان تأثیر مستقیم در تقویت نیت و اراده آدمی دارد، می‌تواند بهره مندی انسان از امدادهای الهی را نیز افزایش دهد؛ چرا که توفیق الهی به اندازه نیت شخص، شامل حال او می‌شود. امیر مؤمنان (علیه السلام) می‌فرمایند: "عطایای الهی به اندازه نیت، شامل حال فرد می‌شود."(3) پس هر که نیتش عالی باشد، عطای خداوند در حق او بیشتر است. و صد البته اگر آرزو و نیت یک فرد در راستای خواسته خداوند باشد، خداوند بزرگترین توفیقات و امدادهای الهی را در این جهت به او عطا می‌کند.
آنگونه که اهل بیت (علیهم السلام) به ما می آموزند، یکی از بهترین و زیباترین آرزوهای انسان، آرزوی فرج امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است. حال اگر از کسی که در انتظار ظهور مولایش لحظه‌شماری می‌کند، پرسیده شود که بالاترین آرزویش چیست، قطعاً اولین چیزی که برمی شمرد، این است که خداوند توفیق درک ظهور امام عصر (علیه السلام) را به او عطا فرماید و او را از زمره یاران حضرتش قرار دهد. کسی که سوز انتظار حضرت بقیة الله (عج الله تعالی فرجه الشریف) قلبش را تحت تأثیر قرار داده، تمنّاهایش مربوط به شخص خود یا نزدیکان و اطرافیانش نمی‌شود چرا که او محبوبی از امام زمانش نزدیک‌تر ندارد و لذا بزرگترین آرزویش مربوط به بزرگترین محبوبش می‌گردد و همه آرزوهای دیگرش پس از وصال محبوب و به دنبال آن بلکه به خاطر آن برایش مطرح می‌شود.
لذا بر اساس آنچه ذکر شد، هر قدر انتظار فرج در انسان شدیدتر و خالص‌تر باشد، این حالت در او شدت بیشتری دارد؛ تا آنجا که آرزوی یاری امام (علیه السلام) و پیوستن به ایشان همه وجودش را فرا می‌گیرد و چون روحی در کالبد همه اعمالش جریان پیدا می‌کند. طبیعتا همه آرزوهای شخصی‌ چنین فردی تحت الشعاع این آرزوی بزرگ واقع می‌شود و همه همّ و غمّش رنگ و بوی یاری حضرت را پیدا می‌کند. همین آرزوی بزرگ، او را همواره با یاد و محبت امامش زنده می‌دارد و هیچگاه امام (علیه السلام) از قلب او بیرون نمی‌رود، بلکه همه تلاش‌هایش در زندگی به این سمت و سو هدایت می‌شود.
بدین ترتیب معرفت و ارادت شخص به امام زمان (علیه السلام) بیشتر می‌شود و این رشد معرفت، آرزوهای والاتری را در او به وجود می‌آورد، یا عمق همان آرزوها را بیشتر می‌سازد. پس در واقع، شخصیت او توسط همین آرزوها اوج می‌گیرد و این سیر تأثیر و تأثر متقابل آرزو و شخصیت انسان در او اوج پیدا می‌کند تا به بالاترین درجه کمالات برسد. و چه کمالی برای یک انسان از این بالاتر است و چه چیز سریع‌تر او را تعالی می‌دهد؟
 
 

« برگرفته از کتاب "برکات انتظار"، تالیف: "دکتر سید محمد بنی‌هاشمی" (با اندکی تلخیص و تصرف) »
 
سایت مذهبی وب، فرارسیدن نیمه شعبان، سالروز میلاد
قائم آل محمد و برپاکننده عدل و داد در هنگامه فراگیر شدن ظلم و جور،
حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج الله تعالی فرجه الشریف)
را به تمامی منتظران ایشان، به خصوص شما دوست گرامی تبریک و تهنیت می‌گوید.

صاحب الزمان( شعر)

غزلی برای امام زمان، امام والعصر.شعری نذر امام زمان و روز جمعه.شعر مدح امام زمان.

شعر هیئتی امام زمان..


ضریح حاجت ها...

ای نگاهت ضریح حاجت ها

کم کن امشب کمی مسافت ها
همه زائر شدند اما من
رفته ام جز بی لیاقت ها
باز جمعه شده دعایی کن
نشوم جز بی خیالت ها
یا رفیقَ...بیا رفیقم باش
خسته ام از همه رفاقت ها
در جهان بی وجود تو جنگ است
تو بیا که کمی جنایت ها...
کاسه ی صبر من شده لبریز
تو کجایی خدای طاقت ها؟!
باز جمعه و باز ندبه درد
چقدر خسته ام از عادت ها
کی میایی که خون قلبم را
بکنم فرش زیر پایت، ها!
صادقانه بگویم you love i
بی خیال همه خجالت ها
من دقیقه دقیه هر لحظه
می چشم تخلی فراقت ها
تا ابد کا منتظر این است
گریه ها ندبه ها عبادت ها
پای هر رشته ای ز چادر او
هر قراریست در قیامت ها
دیده اندت کبوتران شهید
قسمتم کن از این شهادت ها
صبح یک جمعه وعده ی دیدار
روز مرگ تمام ساعت ها...
دل ما از فراق تو پر درد
(ای مسافر تو را خدا برگرد)