شعر مدح امام حسن-شعر هیات

مرا که بی قرار می کند حسن
به جرعه ای خمار می کند حسن
مرا که مست ، می ، برای غیر مست
شراب را شرار می کند حسن
مرا اگر شده است محض دلخوشی
گدای خود شمار می کند حسن
خدا ! تو خالق کرامتی ولی
بیا ببین چه کار می کند حسن!
رسول، جز حسین پاره تنش
به کیست افتخار می کند، حسن.
ضریح سینه را اگر طلا ، حسین
ولی پراز عیار می کند حسن
حسین و کشتیش درست ، منتها
مرا اگر سوار می کند ، حسن
دل مرا حسین می برد ولی
شکار را شکار می کند حسن
حسین ، کربلا – نه اینکه مادری است -
بقیع اختیار می کند حسن

محسن ناصحي-اصفهان

رباعی شهادت حضرت امیرالمومنین

شب تا به سحر نماز میخواند علی

با دیده ی تر٬ نماز میخواند علی

آن صبح که سجده گاه در خون غلتيد

گفتند: «مگر نماز میخواند علی...؟!»

 

سعید بیابانکی-اصفهان

مدح امام حسن

بسم الله الرحمن الرحیم

مسمط میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام

 

تو که باشی دگرم میل به بارانی نیست

اشبه الناس به کردار تو انسانی نیست

ما گداییم و اگرچه که فراوانی نیست

و اگر رغبت بازار به ارزانی نیست

تا حسن هست ،غم ما غم بی نانی نیست

 

پشت اسم تو پر از هیبت و نام آوری است

سیرتت را همه گفتند که پیغمبری است

صورت خوشگل تو ، حسرت حور و پری است

سر بازار تو آنقدر پر از مشتری است

چار فرسنگی دکان تو دکانی نیست

 

نور روی تو به شب حس سحرگاهی داد

و به مداح تو انگیزه ی مداحی داد

نوکری تو به ما هیمنه ی شاهی داد

تو به آنی دل ما را به فنا خواهی داد

اثر جذبه ی عشق تو ولی آنی نیست

 

هر که از تو بسراید سخنش می ارزد

هر که سرباز تو شد سر به تنش می ارزد

هر که همشهری تو شد وطنش می ارزد

کوبه ی خانه ی تو کوفتنش می ارزد

در تمنای وصال تو پشیمانی نیست

 

آن کتابی که تفال نزدیدش حسن است

هر کسی توبه کند ، دین جدیدش حسن است

هر که افتاد به بن بست، امیدش حسن است

قفل قلب من بیچاره کلیدش حسن است

وصد البته که در "دولت روحانی"نیست

 

جان عالم به فدای پدر محترمت

تو بگو یک کلمه جان علی "می خرمت"

عالمی شامل احسان و عطا و کرمت

در تماشای همان مقبره ی بی حرمت

"لذتی هست که در سجده ی طولانی نیست"

 

دم تو بود خدا حضرت عیسی را ساخت

قدر ظرف دل تو پهنه ی دریا را ساخت

سالها نان سر سفره ی تو ما را ساخت

باید آخر حرم یوسف زهرا را ساخت

غیرت هیچکسی ، غیرت ایرانی نیست

 

مظاهر کثیری نژاد

تیر نود و چهار

شهادت حضرت امیر

غم را به دل نماز پا برجا کرد

محراب عزا گرفته را دریا کرد

با زهر وضو گرفت آن تیغ آنگاه

بر فرق علی نشست و قرآن وا کرد

 

حمید رضا شکار سری

شعر شهادت حضرت امیرالمومنین

شده نزدیکتر از قبل، شهادت به علی

اقتدا کرده به همراه جماعت به علی

 

با سر تیغ، جدا کردنشان دشوار است

بس که چسبیده در این لحظه عبادت به علی

 

فرق شمشیر عرب با همه در یک چیز است

به عقب خم شده، از شرم اصابت به علی!

 

درد اینجاست که در دست دگر خنجر داشت

هر که آمد بدهد دست رفاقت به علی

 

رنگ رو؟ زرد! عبا؟ سرخ! نپوشد شاهی

مثل این جامه که پوشاند سیاست به علی

 

روزگاری همه از تیغ دو دم می گفتند

افتخارش به عرب ماند، جراحت به علی

 

کاسه ی شیری و دستان یتیمی لرزان

این خبر را برسانید سلامت به علی

 

محمد حسین ملکیان-اصفهان

 

حضرت علی شعر

کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ دلی

هی بگویم بعَلیّ ٍ بعلی ٍ بعلی

 

مطلعُ الفجرشب قدر، سلام تو خوش است

اُدخلوها بِسلام ٍ ابدیّ ٍ ازلی

 

اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس

تا الستانه و مستانه بگوییم بلی

 

همه قدقامتیان را به تماشا بنشان

تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی

 

ای شب قدر کجایی که علی را کشتند

قدرنشناس ترین مردم لات و هبلی

 

باعث کرب و بلا نیز همانان بودند

نهروان کینۀ صفین به دلان جملی...

 

 

کسی آنسوی حسینیّه نشسته است هنوز

همه رفتند شب قدر تمام است ولی

 

باز قرآن به سرش دارد و هی می گوید

بحسین بن علی ٍ بحسین بن علی

مهدي جهاندار

شعر مناجاتی

حتى اگر نبخشد، اين چشم تر مي ارزد

اين دور هم نشينى وقت سحر مي ارزد

 

جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نيست

هروقت مينشيند در پشت در مي ارزد

 

گريه م گرفت و ديدم دست مرا گرفتند

پيش کريم خيلى خون جگر مي ارزد

 

من که توقع قرب از هيچکس ندارم

اصلآ همينکه هستم اين دوروبر مي ارزد

 

چون طفل خانه برگشت او را بغل بگيرند

پس گم شدن براى مهر پدر مي ارزد

 

هر طور ميپسندى بشکن دل گدا را

هرچه شکسته تر شد دل بيشتر مي ارزد

 

فرموده اند روزه يعنى على, يقينآ

کار علي ست والله روزه اگر مي ارزد

 

چون سنگ ريزه ما را بين نجف بينداز

ريگ نجف به قدر صد کوه زر مي ارزد

 

يک ياعلى بجاى العفو پاکمان کرد

اين ياعلى براى ما آنقدر مي ارزد

 

هر چه خراب کردم ديدم درست کردى

ويرانه بودن من از اين نظر مي ارزد

 

گر تو نميپسندى تغيير ده قضا را

از کوى نيک نامان يک آن گذر مي ارزد

 

حداقل به کار حسين که مياييم

اين بار را ضرر کن, ما را بخر... مي ارزد...

 

 

 

 

 

 

 

استاد علی اکبر.لطیفیان

رمضان ۱۳۹۴

شعر امام حسن(ع)

در وصف ذات، صحبت ما احتياج نيست
زيرا که در صفات خدا «احتياج» نيست
بايد به بال رفت و درآورد گيوه را
در بارگاه قرب تو پا احتياج نيست
تو بي ‌وسيله هم بلدي معجزه کني
دست تو را به لطف عصا احتياج نيست
بوي طعام سفره، خودش مي‌کشد مرا
تا خانه‌ي تو راهنما احتياج نيست
خواهش نکرده اهل کرم لطف مي‌کنند
اين جا به التماس گدا احتياج نيست
اصلاً پي معالجه ي اين جگر مباش
"بيمار عشق را به دوا احتياج نيست"
محشر براي رو شدن اعتبار توست
کي گفته است روز جزا احتياج نيست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ مي‌کني
تيغ تو را به کرب و بلا احتياج نيست
×××
وقتي نداشت مادر تو سنگ قبر هم
ديگر تو را به صحن و سرا احتياج نيست

معرفی وبلاگ

اشعار آیینی

 

جلسه شعر آیینی انگور (کلیک کنید)

نشر آثار اهل البیت

خداوند در قرآن میفرمایید

ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِاين است و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد نشانه از پاكى دلهاست سوره حج(۳۲) و امام رضا علیه السلام میفرمایند رحم الله من احی امرنا : خدا رحمت کند کسی که امر ما را زنده میکند

حضرت عباس-شعر

اگر این بیتها اینطور حس و حال غم دارد

خدا می خواهد امشب شاعرش را محترم دارد

 

خدا می خواهد از او بشنود یک شعر ناب ناب

ولی شاعر برای شعر خود یک بیت کم دارد

 

مگر بیتی شبیه چشمهای زخمیت اینجاست

که شاعر اینچنین حال و هوای محتشم دارد

 

به چشمانت نگاهی کرد و آرام از خودش پرسید:

چگونه طاقت آن شعله ها را دفترم دارد؟

 

چطور این درد ها بر صفحه ی کاغذ شوند آرام؟

مگر آن مرد بنویسد که دستانی قلم دارد

 

چطور آن مرد برخیزد به سمت خیمه ها وقتی

که صد چشم انتظار تشنه لب را در حرم دارد؟

 

همینجا از خجالت آب شد مشکی که...مردی که...

هنوز این خاکها از اشکهای مشک، نم دارد

 

گذشته سالهای سال از این ماجرا اما

هنوز آن دستها.......آن دستها بوی علم دارد

 

محمد خادم

وبلاگ شاعر

مبارزه با وبلاگ ضد شیعه و حضرت زهرا

آهای شعیه بی دینان دینتان را دارند می برند.در این وبلاگ شهادت حضرت زهرا (س) وفات خوانده شده یا به سایت وبلاگفا بروید و تخلف این سایت را اطبلاع دهید یا بروید و جواب این ادم یا این آدم های .......... را بدهید.

http://islam-modern.blogfa.com/

سایت ضد شیعه و حضرت زهرا(س)


گزارش به بلاگفا

میلاد امام حسن(ع)-متن

« راز توکل »
 
یکی از مهمترین آثار اعتقاد به توحید پروردگار، توکل به او در تمام امور است. هر کس به خدا اعتماد کند، خداوند او را شاد می‌کند ... اعتماد به‌خدا دژ محکمى است که پناه به آن نمى‏برد مگر مؤمن امین. توکل بر خدا نجات از هر بدی و زشتی و سپری است در برابر هر دشمنی.(1) پس طبیعی است که باید به این سرچشمه جاودانه قدرت چشم داشت و همواره باید بر او تکیه کرد. قرآن کریم هم ما را به این مهم دعوت می‌کند و می‌فرماید:
 
"... هرکس بر خدا تکیه و اعتماد کند، او برایش کافیست ..."(2)
حال که توکل این قدر مهم تلقی شده، به راستی معنای صحیح توکل که مورد توصیه اهل بیت (علیهم السلام) است، چیست؟ چگونه می‌توان توکل را با تلاش و کوشش انسانها کنار هم قرار داد؟
اگر نگاهی به امور دنیوی داشته باشیم، می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول اموری که از قدرت انسان به کلی خارج هستند. به این معنا که وسیله و سببی به ظاهر برای انجام یا عدم انجام آن امور برای انسان وجود نداشته و انسان نقشی در رقم خوردن آنها ندارد؛ مانند زمانی که انسان مبتلا به یک بیماری لاعلاج می‌شود. در این شرایط رسیدن یا نرسیدن به سلامتی در حالت متعارف از توان آدمی خارج است. لذا طبیعی است که در چنین شرایطی تنها راه انسان، توکل به خداوند و دعا به درگاه اوست.
 

دسته دوم اموری هستند که برای آنها اسباب قطعی یا احتمالی وجود دارد که انسان به آنها دسترسی دارد و برای رسیدن به آنها، راه سعی و کوشش پیش روی ماست. مانند تلاش برای بدست آوردن رزق و روزی. اما این سعی و تلاش نیز مشروط به اینکه اعتماد انسان به خداوند باشد نه فقط وسیله ها، مخالف توکل نیست. پس معنای توکل ترک تلاش و کنار گذاشتن تدبیر عقلی و فکری نیست؛ چرا که خداوند انسان را به آنها امر نموده است و "خداوند اشیا را جز با ابزارهای عادی جاری نمی‌سازد."(3)
در واقع اتکای انسان در نهایت باید تنها به خداوند سبحان باشد؛ نه به وسیله ها. اگرچه بهره بردن از وسایل، خود دستور و روش توصیه شده خداوند است. انسان باید بداند که منشأ اثر هر وسیله‌ای خداوند است و در دل خویش این احتمال را بدهد که خداوند می‌تواند مطلوبانسان را به‌ نحوی که گمان نمی‌برد، برساند. خداوند از انسان‌ها خواسته تنها به تلاش‌های خود اطمینان نکرده بلکه به فضل و رحمت او اتکا کنند. اما انسان ناآگاه وقتی دسترسی به سبب‌ها را مهیا می‌بیند، از یاد خدا غافل می‌شود و چنین می‌پندارد که همه چیز در دست خود اوست و بر عکس زمانی که اسباب و علل ظاهری در دسترسش نیست، ناامید و درمانده می‌شود. لذا اگرچه ما وظیفه داریم که از ابزارهای عادی و طبیعی به نحو کامل استفاده نماییم، اما چه بسیار مواردی که همه اسباب برای رسیدن به مقصود مهیا بوده در حالی که نتیجه مورد نظر حاصل نشده و چه بسیار مواردی که مقصود بدون دستیابی به اسباب حاصل شده است،
امام حسن مجتبی (علیه السلام) این معنا را به زیبایی در جمله‌ای بیان می‌فرمایند:
 
"در مسیر تلاش برای رسیدن به مطلوب خود را پیروز مپندار، و در عین حال مانند فرد تسلیم شده دلبسته و (تنها) متکی به تقدیر نباش (بلکه تلاش کن)." (4)
مطابق کلام سبط اکبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، در حین تلاش و کوشش برای دستیابی به یک هدف آدمی نباید خود را پیروز قطعی بپندارد؛ چرا که همین تلاش او سببی از اسباب خداوند است و اثر بخشی این تلاش، به دست خداست و دست پروردگار در تمامی مراحل همیشه باز است که این تلاش و کوشش را به ثمر بنشاند یا ننشاند. از طرف دیگر آدمی نباید مانند کسی رفتار کند که تلاش و کوشش را کنار گذاشته دست روی دست نهاده و منتظر است که دست تقدیر، آینده زندگی را برای او رقم بزند، بلکه مطابق تعلیم قرآن کریم، جمله " و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن ..."(5) را سرلوحه کار خویش قرار می‌دهد.
این است معنای صحیح توکل و چنین مرتبه‌ای از توکل حاصل نمی‌شود مگر به نور ایمان و یقین به خداوند. هرچه ایمان و درجه اعتقاد شخص به توحید کامل تر شود، وابستگی تاثیر ابزارها را به خواست خداوند بیشتر می‌بیند و در نتیجه بیم و امیدش صرفا به خود خداوند خواهد بود؛ چون می‌داند که تمام اسباب و علل، خود نیز در اختیار خداوند هستند. راستی رویکرد من و تو در پرداختن به امور و دستیابی به اهدافمان چگونه است؟
 
« برگرفته از کتاب "جامع السعادات" تألیف: ملا مهدی نراقی (ره)، (با تلخیص و اضافات) »
 
سایت مذهبی وب، فرارسیدن 15 رمضان المبارک، سالروز میلاد
وارث تمامی کرامت‌های انسانی و اخلاق بزرگ،
حضرت امام حسن بن علی المجتبی (علیه السلام)
را به تمامی مسلمانان جهان، به خصوص شما دوست گرامی تبریک می‌گوید.

ماه مبارک رمضان-متن

 
« بیشترین بهره از بهترین ماه »
 
ماه مبارک رمضان آغاز شده بود، وارد مسجد کوفه شد، از منبر بالا رفت و بعد از حمد و ثنای الهی و صلوات بر رسول گرامیش، خطاب به مردم فرمود:
"ای مردم این ماهی است که خداوند آن را بر ماه‌های دیگر برتری داده است ... و آن ماهی است که درهای آسمان و درهای رحمت در آن گشوده می‌شوند و درهای آتش در آن بسته می‌گردند و ماهی است که در آن ندا (ی مردم) شنیده می‌شود و دعا مستجاب میگردد و گریه مورد ترحم قرار می‌گیرد.
ماهی است که در آن شبی وجود دارد که فرشتگان از آسمان فرود آمده بر مردان و زنان روزه دار به اذن پروردگارشان تا طلوع سپیده سلام می‌دهند و آن شب، شب قدر است؛ روزه گرفتن آن برتر از روزه داری هزار ماه و عمل در آن برتر از عمل هزار ماه است.
هیچ شب و روزی از این ماه نیست مگر آنکه پروردگار متعال بر سر این امت نیکی می‌افشاند، پس هر کس از ریزش نعمت الهی به اندازه ی یک گوهر بهره مند گردد، روز ملاقاتش با خدا در نزد او گرامی خواهد بود و هیچ بنده‌ای نزد خدا گرامی نگردد مگر آنکه خداوند بهشت را جایگاه او قرار می‌دهد."
سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر فراز منبر مسجد کوفه فرمود:
"بندگان خدا! این ماه مانند دیگر ماهها نیست؛ روزها و شبها و ساعاتش بهترین روزها و شبها و ساعات است. ماهی است که شیاطین در آن در بند و زندانی اند، خداوند روزی‌ها را زیاد و بر طول عمرها می‌افزاید و میهمانان خانه اش (حجاج) را انتخاب می‌کند.
ای روزه دار!در کار خویش نیک بنگر؛ که در این ماه میهمان پروردگار خویش هستی. بنگر گه در شب و روزت چگونه‌ای و چگونه اعضا و جوارحت را از معصیت‌های پروردگارت حفظ می‌کنی؟ بنگر تا مبادا شب در خواب باشی و روز در غفلت و در نتیجه این ماه بر تو بگذرد و بار گناهت همچنان بر دوشت مانده باشد؛ پس آنگاه که روزه داران پاداش‌های خود را می‌گیرند، تو از زیانکاران باشی و آنگاه که از عطا و کرامت صاحب (و پروردگار) خویش بهره‌مند می‌شوند، تو از محرومان گردی و آنگاه که به سعادت همسایگی با پروردگارشان می‌رسند، تو از طردشدگان باشی!
ای روزه دار! اگر از درگاه صاحبت رانده شوی، به کدام درگاه روی خواهی آورد؟ و اگر تو را واگذاشت، کیست که یاریت کند؟ و اگر تو را در جمع بندگانش نپذیرفت، بندگیت را به آستان چه کسی خواهی برد؟ و اگر از خطایت درنگذشت، برای آمرزش گناهانت به که امید خواهی بست؟
ای روزه دار! شب و روز با تلاوت کتاب خدا به او تقرب بجوی که همانا کتاب خدا شفیعی است که در روز قیامت شفاعتش پذیرفته است و برای تلاوت کنندگانش شفاعت می‌کند. پس با خواندن آیات آن، از درجات بهشت بالا می‌روند.
مژده ‌ای روزه دار! از حبیبم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می‌فرمود: "خداوند متعال به هنگام افطار هر شب ماه رمضان، آزادشدگانی از آتش دارد که شمار آنان را کسی جز خدا نمی‌داند؛ پس چون آخرین شب این ماه فرارسد، خداوند به شمار همه کسانی که در این ماه (از آتش) آزاد کرده است، آزاد خواهد نمود."
در این هنگام مردی از قبیله همدان برخاست و گفت: "ای امیرمومنان! از آنچه حبیب تو درباره ماه رمضان فرمود، بیشتر برایمان بگو."
فرمود: شنیدم که برادرم و پسرعمویم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمود: "هرکس ماه رمضان را روزه بدارد و خود را در این ماه از حرامها (معصیت ها) حفظ کند، وارد بهشت می‌شود"...
درخواست مرد همدانی سه بار دیگر تکرار شد، در مرتبه ی سوم، آن حضرت این گونه پاسخ داد:
"شنیدم از برترین همه پیامبران و فرستادگان و فرشتگان مقرب که می‌فرمود: "همانا سرور اوصیاء در سرور ماهها کشته می‌شود."
گفتم: "ای رسول خدا سرور ماهها کدام است و سرور اوصیاء کیست؟"
فرمود: "اما سرور ماهها، ماه رمضان و سرور اوصیاء تویی یا علی!"
گفتم: "ای رسول خدا ! آیا چنین خواهد شد؟"
فرمود: "آری سوگند به پروردگارم! همانا بدبخت ترین امت من، برادر پی کننده ی ناقه ی ثمود، برمی خیزد و ضربتی بر فرق سرت می‌زند که محاسنت از خون آن رنگین می‌شود."
مردم از سخنان علی (علیه السلام) شروع به گریه و شیون کردند؛ علی (علیه السلام) خطبه اش را تمام کرد و از منبر پایین آمد.
 
« برگرفته از کتاب " فضائل الاشهر الثلاثة تألیف: شیخ صدوق(ره) (1) »
 
سایت مذهبی وب حلول ماه مبارک رمضان،
ماه پاکیزگی از آلودگی‌های اخلاقی و رهایی از گناهان
و بهار تلاوت و تدبر در قرآن
را به شما دوست گرامی تبریک و تهنیت می‌گوید.

صاحب الزمان( شعر)

غزلی برای امام زمان، امام والعصر.شعری نذر امام زمان و روز جمعه.شعر مدح امام زمان.

شعر هیئتی امام زمان..


ضریح حاجت ها...

ای نگاهت ضریح حاجت ها

کم کن امشب کمی مسافت ها
همه زائر شدند اما من
رفته ام جز بی لیاقت ها
باز جمعه شده دعایی کن
نشوم جز بی خیالت ها
یا رفیقَ...بیا رفیقم باش
خسته ام از همه رفاقت ها
در جهان بی وجود تو جنگ است
تو بیا که کمی جنایت ها...
کاسه ی صبر من شده لبریز
تو کجایی خدای طاقت ها؟!
باز جمعه و باز ندبه درد
چقدر خسته ام از عادت ها
کی میایی که خون قلبم را
بکنم فرش زیر پایت، ها!
صادقانه بگویم you love i
بی خیال همه خجالت ها
من دقیقه دقیه هر لحظه
می چشم تخلی فراقت ها
تا ابد کا منتظر این است
گریه ها ندبه ها عبادت ها
پای هر رشته ای ز چادر او
هر قراریست در قیامت ها
دیده اندت کبوتران شهید
قسمتم کن از این شهادت ها
صبح یک جمعه وعده ی دیدار
روز مرگ تمام ساعت ها...
دل ما از فراق تو پر درد
(ای مسافر تو را خدا برگرد)

عید سعید فطر(شعر)

عید سعید فطر بر میهمانان خدا مبارک باد

سلام ما یه کسی کز سوی خدای ودود

به بزم عرش علا ماه روزه مهمان بود

شد آنچنان سوی لاهو تیان سبک پرواز

که گرد عرصه ناسوت را زبال زدود

زخوان رحمت او شد هماره برخوردار

به روزی نه سزاوار خویش لب نگشود

ز عمر خویش غنیمت شمرد فرصت را

نشست هر دم با میزبان به گفت و شنود

چنان سپرد دل و جان خود به خلوت انس

که عاشقانه زدل راند فکر بود و نبود

خرید گوهر مقصود را به قیمت جان

زنقد اندک خود برد بیشماران سود

شبان قدر به خوبی شناخت ارزش عمر

فرشته اش به سلام آمد از فراز فرود

ملک گشود شبانگه بر او دریچه صیح

که راه امن بیابد به روزگار خلود

که را که دوست فراخواند و نا شنیده گرفت

چه بهره برد اگر دشمنش به یاوه ستود

ولیک حیف ………… برای خواندن بقیه این شعر بسیار زیباکه دوران میهمانی دوست

به ما گذشت عزیران من, چه زود,چه زود

زمیزبان به تمنا هماره می طلبیم

که باز وعده بگیرد به یک چنین مو عود

هلا شما که پذیرفته گشته اید به ناز

همین بس است شمارا از این جهان وجود

به عید فطر بمانید خرم و پیروز

به روزگار سعید و به جسم و جان مسعود

قبول باد اطاعات و روزه داریتان

ز ناظمی به شما دم به دم درود درود

از سروده های حاج جعفر ناظم رعایا

http://www.shirintar.blogfa.com/

تصاویر

برای دریافت تصاویر ویژّ شهادت حضرت علی (ع) به آدرس زیر بروید:

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=21489

عالم یتیم گردید....(شعر)

سجاده گشته رنگین...

محراب کوفه امشب در موج خون نشسته

یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین

یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید

رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید

دیگر نوای تکبیر از کوفه بر نیامد

نان آور یتیمان دیگر ز در نیامد

غمخوار دردمندان امشب شهید گردید

امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید

تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت

امشب شرنگ بیداد در کام مجتبی ریخت

امشب به کوفه بذر کفر و ضلال کِشتند

مرغان کربلا را امشب به خون کشیدند

تیغ نفاق امشب بر فرق وحدت آمد

امشب به نام سجاد خط اسارت آمد

امشب به محو خادم، خائن دلیر گردید

آری برادر امشب زینب اسیر گردید

باب عدالت امشب مسدود شد بر انسان

امشب بنای وحدت در کوفه گشت ویران

امشب جهان ز فیض حق ناامید گردید

امشب بنام قرآن، قرآن شهید گردید

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین

یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

                                                                                    "حمید سبزواری"

راز محبوبیت علی علیه السلام

راز محبوبیت علی علیه السلام

مردم دوستی علی (علیه السلام) و علی دوستی مردم، یکدیگر را تصدیق می کنند و نشان می دهند که بزرگ، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود. علی (علیه السلام) همان شهید بزرگوار است.

در میان انسانها، خوبی های بسیار سراغ داریم که مورد توجه و علاقه آنها هستند، هر گاه به خیر و نیکی ستمی برسد، در واقع به همه انسانها ستم شده است و هر گاه خیر و نیکی مورد تعظیم قرار گیرد همه انسانها مورد تعظیم قرار گرفته اند.

اگر صفحات تاریخ را بررسی کنید. این حقیقت مسلم را می یابید که در میان شخصیت های بزرگ، کمتر کسی را می توان یافت که همانند علی بن ابی طالب (علیه السلام) مورد علاقه و محبت و تعظیم و تجلیل و حمایت انسانها قرار گرفته باشد و حوادث و وقایع زندگی او، این چنین مورد توجه قرار بگیرد.

این محبت در دلها موج می زند و وجدان آدمی را از انحراف حفظ می کند و در عرصه تابش آن باطل و تبهکاری خوار می گردد.

چنین محبتی انسان را در پناه حق قرار می دهد و وجدان او را نگهبان و پاسداری می کند.

حتی در این محبت آنچنان خاصیت شگفت انگیزی است که ملوان کشتی را که از بالا و پایین دچارحادثه گشته و مسافرانش غرق شده یا در آستانه غرق شدن هستند و بادهای مخالف از هر سو او را تهدید می کند نجات می دهد.

آری علی (علیه السلام) در گذرگاه تاریخ به عنوان امام حق و نیکی همانند کوهی استوار قرار گرفته به گونه ای که حوادث کوبنده و بادهای سخت آن را متزلزل نمی کند.

آنان که با علی بن ابی طالب(علیه السلام) دشمنی می کردند خود گمراه شدند و دیگران را هم گمراه ساختند، سرانجام سربه زیر خاک فرو بردند و خاموش شدند و از آنها نام و نشانی جز لعن و نفرین انسانهای خشمگین باقی نماند.

وجدان پاک انسانها درباره آنها این طور قضاوت کرد که از بین رفتند و ذلیل شدند.

اگر گناه و زشتی و تبهکاری در پیشگاه وجدان انسان ارزش داشته باشد، آنها هم ارزشی دارند.

پسر ابوطالب شعله ای فروزان در دلها و حرارتی نیرو بخش در جانها و منطقی شفابخش درعقلهاست. او را سخنی است حکیمانه و اخلاقی است بزرگوارانه، خداوند هرگز آسمان را زمین، و زمین را آسمان نمی کند! تاریخ گواه صحت این مدعاست.

شخصیت علی (علیه السلام) از هر جهت برای مردم شگفت انگیز است. رشته محبت او از هر طرف به قلب های ایشان پیوند یافته است. بسیارند کسانی که درباره این گوهر یکتا سخن گفته اند و شگفتی و محبت خود را ابراز داشته اند، همه آنها در یک نقطه تلاقی می کنند و بر سر یک موضوع اتفاق نظر دارند که علی(علیه السلام) نمونه والای فکر و بیان است.

او شخصیتی است که به نور وجدان روشن می شود. از همین جهت است که او سزاوار شگفتی و شایسته محبت عمیق است.

در میان مردم هستند کسانی که نشان پیامبری بر سینه اسرار آمیز علی (علیه السلام) می زنند. این مساله چندان تعجب آور نیست، زیرا یکی از بارزترین صفات علی (علیه السلام) این است که با مردان بزرگ جهان بشری در یک نقطه تلاقی می کند.

این مردان بزرگ نسبت به انسانها سمت پدری دارند، اما نه پدر جسمانی که به مساله زناشویی و تولید نسل مربوط می شود. بلکه پدری آنها نمونه ای از پیوند انسان به انسان و زندگی آنان به یکدیگر است.

بنابراین، پدری آنها وسیعتر وعمیقتر از پدری نسبی و معمولی است. این پدران انسانیت برتر و والاتر از آنند که در چارچوب ویژگی های قومی یا ملی محصور شوند. تاریخ کوشش کرده است که این کار را انجام دهد. اما آنها از هر قید و شرطی آزادند و تاریخ باید در این مورد کنار گذاشته شود.

از این جهت است که می بینید علی (علیه السلام) در جهان آن روز، همچون پدری روحانی است که بسیاری از مردم با همه اختلافاتی که داشتند خود را به او منسوب می کردند. آنها پناهگاهی می جستند که مظهر واقعی ارزشهای انسانی باشد. این پناهگاه کسی غیر از علی (علیه السلام) نبود. او پدر همه شهیدان است. فرزندان روحانی او با شهادت وی به خویشتن تسلیت گفتند.

علی (علیه السلام) آن بزرگمردی است که وجدان بشری در برابر تاریکی های خود خواهی، از او روشنی می گیرد، همان خود خواهی هایی که زمامداران عصری علی (علیه السلام) و اکثر زمامداران تاریخ در آن سقوط کرده اند.

علی (علیه السلام) آن بزرگمردی است که وجدان ها و اندیشه ها را آنچنان به حرکت در آورد که در جریان خود دیگر به کمکی احتیاج پیدا نکرد و زمان و مکانی را در آن تاثیری نبود.

حق جویان و عدالت خواهان در میان مردم پناهگاهی جز علی(علیه السلام) نداشتند.

او پدری مهربان بود که سایه بلند خود را بر سر کسانی می گسترد که احساس می کردند بیداد گران عدالت را با ستم خود از بین می برند وعاطفه را با سنگدلی پایمال می کنند و نیکی را با تبهکاری نابود می سازند و دولت و سلطنت خود را براساس گناه و ظلم بنیانگذاری کرده اند.

پیروان امام که در ظلمات تاریخ با نور هدایت او گام برمی داشتند چنان دلهایشان از محبت او مالامال بود که زبان و قلم از شرح آن ناتوان است. جانبازی آنان در این راه به گونه ای است که در تاریخ نمونه آن را نتوان یافت.

 

                                                                                                            "جرج جرداق"

رموز رمضان

1- ایمان به مبدأ و معاد تنها به اعتقاد قلبی و اقرار به لسان، شرط لازم هست ولی شرط کافی نیست، ورود به مرحله اجرایی و عمل به ارکان، ایمان را به درجه کمال می رساند. آنان که می گویند: ما خدا را در قلب قبول داریم و با زبان نیز شهادت می دهند ولی از انجام عبادات مانند اقامه نماز و گرفتن روزه به بهانه عدم نیاز خداوند متعال، سرباز می زنند با مراحل ایمان- که پیام مولا حضرت علی(ع) است- همخوانی ندارند.

رمضان

2- امساک از خوردن و آشامیدن و مبارزه با لذتهای جسمانی و دوری از سایر مبطلات روزه، ویژه آداب و آئین اسلام نبوده بلکه «صیام» در ادیان قبل از اسلام بوده است. راز و رمز روزه داری، مراقبت از نفس، کنترل چشم و زبان، گوش و پرهیز از محرمات از یکسو، تلاوت قرآن، صله ارحام، رسیدگی به وضع معیشتی ایتام و مساکن و درک مفاهیم قرآنی و عمل به دستورات وحی بهمراه اخلاص از سوی دیگر، رسیدن به تقوای الهی است.

3- بیماران و مسافران از گرفتن روزه معافند و پس از بهبودی و رجعت از مسافرت، در ماههای بعدی بایستی کسری یک ماه را جبران نمایند تا در زمره شایستگان قرار گیرند.

4- آنان که همانند پیرمردان، پیرزنان، سالخوردگان، زنان شیرده، به مشقت و زحمت می افتند و طاقت و توانمندی این عمل عبادتی را ندارند از آن معافند و تکلیف شرعی با اطعام مساکین به میزان هر روزه ده سیر طعام خوراکی را می توانند محقق سازند.

5- تنها ماهی که در کتاب آسمانی اسلام بطور شفاف قید شده فقط «رمضان» است و بس. آمار سایر ماهها منجمله تعداد ماههای حرام در آن قید شده ولی نام سایر ماهها در آن دیده نشده است و این امر استثنایی از اهمیت و جایگاه رفیع این ماه حکایت می کند.

6- نزول قرآن -که کتاب هدایت و دارای مؤلفه های تمیز حق از باطل- راه‌کارهای اجرایی زندگی و حیاتی و اسامی و وصول به سعادت دنیوی و اخروی است- در ماه مبارک رمضان- اتفاق افتاد. جالب توجه است که انجیل، تورات، زبور و صحف در همین ماه بر پیامبرانش نازل و ابلاغ می گردد.

7- واژه «رمضان» از ریشه «رمض» گرفته شده که به معنای بارانی که اول پاییز می بارد و هوا را از خاک و غبارهای تابستان پاک می کند و یا به معنای داغی سنگ از شدت گرمای آفتاب است پیامبر خدا فرمودند: «اِنَّما سُمِّیَ رَمضان لانّه یُرمَضُ الذُنوبَ» یعنی این ماه رارمضان نامیدند چون گناهان را می‌زداید.  انسان گنهکار می تواند از طریق توبه، استغفار، ترک معاصی، پرداخت حق الناس، در کوره گناه سوزی ذوب گردد.

8- اقامه نماز، ایتای زکوة، سفر حج، پرداخت خمس و زکوة توسط ملکف، در معرض دید دیگران قرار می گیرد ولی روزه تنها عبادتی است که نمود خارجی ندارد. فقط خدای متعال از درون صائم مطلع است.

9- گرسنگی و تشنگی روزه دار، یادآور گرستگی و تشنگی روز قیامت در آخرت و یادآور حال مساکین و محرومان بی غذا در دنیاست.

10- تبدیل سه وعده غذا به دو وعده در ماه صیام و واگذاری یک وعده به فقرا، موجب بهبودی امور اقتصادی آنان می گردد و ایجاد عاطفه بین قشر مرفه و مستضعف اتفاق می افتد. دادن افطاری به روزه داران انفاق و ایثار عدم دلبستگی به دنیا را به ارمغان می آورند.

11- اگر صفت مذموم پرخوری در سحر و بهنگام افطاری کنار رود و سد جوع در حد متعارف صورت پذیرد. بیمه سلامتی یکساله و راحت باش یکماهه دستگاه گوارش فراهم می آید. چربی خون و مواد زائد از بدن خارج می گردد.

12- معراج حضرت ختمی مرتبت(ص) و سیر در عالم بالا در ماه مبارک رمضان درشب هفدهم، 6 ماه قبل از هجرت صورت می پذیرد و در لیلة القدر هم فرشتگان عرش به فرش نزول اجلال می کنند تا سلامت و خیر را بین عبادالله توزیع کنند و شب زنده داران می توانند تقدیرات شایسته ای را برای خویش از حضرت دوست درخواست کنند و اگر گدا کاهل بود صاحب خانه تقصیر نخواهد داشت. شهادت مولای متقیان در 21 رمضان، پیام آور نهایت عشق عشق معبود به عابد است.

13- اگر خروجی یک ماه روزه داری، اجرای پرهیزکاری و رعایت حلال و حرام امور دنیوی باشد علامت قبولی طاعات در ماه صیام خواهد بود و سلام بر آنکه در این ماه هدایت پذیرد و شیطان را از دستور کارش خارج نماید.

 

شب قدر و امام زمان

قال مولانا صاحب‌الزمان (عج): فاکثرو الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم؛ مولای ما حضرت صاحب‌الزمان(عج) فرموده‌‌اند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که گشایش کار شما نیز ...
ادامه نوشته

لَیْلَةُ الْقَدْرِ...

سورة القَدرِ 
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ 
إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (
۱) وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲) لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَ لْفِ شَهْرٍ (۳) تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِن كُلِّ أَمْرٍ (٤) سَلاَمٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)
به نام خداوند بخشنده مهربان
1. ما آن را (قرآن) در شب قدر نازل كردیم
2. و تو چه می‌دانی شب قدر چیست؟
3. شب قدر بهتر از ماه است
4. فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای «تقدیر» هر كاری نازل می‌شوند
5. شبی است سرشار از سلامت «و بركت و رحمت» تا طلوع سپیده دم

میلاد امام حسن

زندگانی امام حسن مجتبی ع

نخستین فرزند امیر مومنان ع و فاطمه زهرا س در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری چشم بجهان گشود. پیامبر اکرم ص نام نوزاد را از سوی خداوندحسن گذارد و در موردش فرمود: خداوندا! من او را دوست دارم تو نیز دوستش بدار.

در جنگ جمل بفرمان حضرت علی ع همراه با عمار یاسر به کوفه رفت تا مردم را بسیج کند. در اثر تلاشها و سخنرانی های آن حضرت حدود دوازده هزار نفر به یاری امام شتافتند. در طول جنگ بسیار کوشید و فداکاری کرد تا سپاه امام علی ع پیروز شود. همچنین در جنگ صفین همراه پدر بود و رشادتها و جانفشانی ها از خود نشان داد.

ویژگیهای اخلاقی

امام حسن ع از هر جهت حسن بود در وجود مقدسش نشانه های انسانیت متجلی بود. از جمله:

الف)) ارتباط با خدا: آن بزرگوار توجهی ویژه بخدا داشت. چون وضو می گرفت رنگش تغییر می کرد و وجودش به لرزه می افتاد و وقتی علت را می پرسیدند می فرمود: کسی را که در پیشگاه خدا می ایستد جز این سزاوار نیست. امام صادق ع می فرماید: امام حسن ع عابدترین و زاهد ترین و برترین مردم زمان خویش بود. چون به یاد مرگ و رستاخیز می افتاد می گریست و بی حال می شد.

ب)) جود و بخشش: امام حسن ع در طول عمر دو بار تمام اموال  و دارایی خود و سه بار نیمی را در راه خدا بخشید. روزی یکی از کنیزان دسته گلی خوشبو به ایشان هدیه کرد. آن حضرت در برابر او....

متن کامل در ادامه مطلب مطالعه فرمائید...

ادامه نوشته

از خدا می خواهیم...

در فرازهای پایانی دعای ابوحمزه ثمالی از خدا این سه چیز را می‌خواهیم:

اللهم إنی أسئلک ایمانا تباشر به قلبی،

خدایا از تو ایمانی می‌خواهم که با قلبم درآمیزد،

و یقینا صادقا حتی أعلم أنه لن یصیبنی إلا ما کتبت لی،

و یقین صادقانه‌ای را که بواسطه آن بدانم که هیچ چیزی به من نمی‌رسد مگر آن‌که تو بر من آن را نوشته‌ای،

و رضنی من العیش بما قسمت لی.

و من را راضی گردان از زندگی به آن‌چه نصیبم کرده‌ای.

رویت...!

جمعیت در تکاپوی رویت بود.

شبِ تاریک و بدون ماه و مردمانی اهل شهر پیامبر که به انتظار رویت بودند.

مردم کم کم خسته شداند و از تعدادشان کاسته شد.

ناگهان صدای یا علی یا علی بلند شد .رویت

آن ملعون شتابان به طرف حضرت آمد و گفت : ((من ماه را دیدم. من موفق به رویت هلال ماه شدم.))

علی ابن ابی طالب پرسید :(( ماه درکدام سمت آسمان است؟))

عمر با دستش به سمتی از آسمان اشاره کرد و گفت: ((در آن طرف است می بینی؟!))

حضرت به او  نگاهی عاقل اندر سفیر گونه انداخت و با لبخند فرمود:(( دستی به موهایت بکش...))

عمر هم این کار را انجام داد و با تعجب گفت:((هلال ماه غیب شد...هلال ماه غیب شد...))

بیچاره تار موی سفیداش را که بر روی چشمش آمده بود را هلال ماه فرض کرده بود...


حکایتی که خواندید را دو سال پیش  روز اول ماه مبارک رمضان، در تاکسی  شنیدم  از زبان پیرمردی و همان موقع نوشتم...

http://www.shirintar.blogfa.com

 

 

احادیث رمضان

سلام دوستان!

امشب رفته بودم مجلس هفته ی یکی از فامیلهامون که به رحمت خدا رفته بود(یه حمد و سوره واسش بخونین) پسر جونی بوده خدا اونو و همه ی ماهارو بیامرزه...

با خودم گفتم نکنه ماهم تا جوانیم بیفتیم به هر دلیلی بمیریم نمی دونم با دوستای.... یا به هر دلیل دیگه ای که حالا نمی دونم خلاصه گفتم که یکم حواستون بیشتر از این جمع کنین...

آخه می دونین یکی از چیزهایی که اون طرف(اون دنیا) اساسی بهش گیر می دن حق ناسه که فکر کنم خیلی مهمه چون خدا می گه من حق خودمو (نماز و...) رو می گذرم ولی از حق ناس نمی تونم بگذرم چون حق مردمه

تا تو این ماه که می شه خیلی راحت تر به خدا نزدیک شد با خدا رفیق شد و ...

خلاصه امید وارم نماز شبتون هم امشب فراموش نکیند چون معلوم نیست ما کی بمیریما و هنوز با خدای خودمون رفیق نشدیم رفیق که نداریم حداقل...


در ادامه مطلب بخوانید:

چهل حدیث در رابطه با

رمضان و روزه

جهل حدیث

1-پایه‏ هاى اسلام

2-فلسفه روزه

3-روزه آزمون اخلاص

4-روزه یاد آور قیامت

5-روزه زكات بدن

6-روزه سپر آتش

7-اهمیت روزه

8-روزه نفس

9-روزه واقعى

10-برترین روزه 

...


http://www.shirintar.blogfa.com/

راستی ایم مطالبو می تونین برای بردها و .. هیئتها و... استفاده کنین.

اون احدایث بالای بالای صفحه هر روز عوض می شه می تونین استفاده کنین قبل اسم اصلی وبلاگه اون بالا...

 طبق حرفی هم که زده بودم زود به زود وبلاگو به روز کردم

افطار با تو

ماییم غریب ای امام هشتم      افطار بیا دور هم افطار کنیم

آقا جون شنیدم که شما با فقیرا و ... غذا می خوردی. شنیدم با همه ی بد بخت ها سر یه سفره می نشستی با هاشون حرف می زدی درد دلشونو می شنیدی. درداشونو دوا می کردی... اصلا بهشون می گفتی بیان خونت بیان اوجا... دعوتشون می کردی... یعنی ما دیگه فقیرم نیستیم، در خونه ی شما! دیگه دعوتمون نمی کنی؟! بیایم پیشت بشینیم دردامونو بگیم تو هم بشنوی دردامونو دوا کنی...بیای با هامون سر یه سفره بشینی....

امام رضا

 

این چند شب که رفتم دعای ابو حمزه خیلی دلم می خواد مداحا از شما بخونن چون خیلی دلم برات تنگ شده آخه من یه انس عجیبی با خودت آقا جون... با در دیوار حرمت آقا جون... با  صحن و سرای زیبات... انس گرفتم...

«گوشه ی صحن قدستو به هر دو عالم نمی دم» دلم برای اشک ریختن تو صحن قدس تنگ شده...

دلم می خواد بیام پیشت صحناتو جارو بکشم... صورتمو رو زمینا مثل یه آهو بکشم...

دلم می خواد آهو بشم تو هم بشی ضامن من....

چند طلوع دیگر مانده...؟

 


شرمنده خیلی خوب از آب در نیمده دیگه بذارین به حساب....

http://www.shirintar.blogfa.com/

رمضان

سلام دوستان

سعی می کنم تو ماه مبارک رمضان هر روز وبلاگو به روز کنم...خدا توفیق داده دیشب تا حالا دومین پسته که می ذارم... البته اسرار بعضی از دوستانم هستا مثه(....) ....


باسمه تعالی

"مشق آزادی"

چه بسیار افرادى كه داد آزادى خواهى دارند و ديگران را به آزادى مى خوانند، اما بى آن كه توجّه داشته باشند، اسير و بنده هستند و از خود اختيارى ندارند.  بسيارى از اشخاص كه آزادى و حقوق ديگران را پايمال كرده و آن را دستخوش اميال و اراده خود ساخته و خود را بر ملل و جوامع، فرمانرواى مطلق مى شمارند نيز از نعمت آزادى محروم هستند. اين هر دو دسته بنده اند ؛ امّا نه بنده يك تن؛ نه بنده اى كه جسمش در اختيار غير باشد، و فكر و انديشه اش در اختيار خودش. اينان بنده هوا، بنده پول،....

متن کامل در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

فرا رسیدن ماه خدا...

سخن امام رضا علیه السلام، هنگام فرا رسیدن ماه رمضان   
امام رضا علیه‏السلام فرمود: حسنات در ماه رمضان، پذیرفته‏اند و گناهان در آن، آمرزیده. هر كس در ماه رمضان یك آیه از كتاب خدا بخواند، مثل كسى است كه در غیر آن، ختم قرآن كرده باشد و هر كس در این ماه، به صورت برادر مؤمنش بخندد، خدا را در قیامت دیدار نخواهد كرد، مگر آن كه در چهره او خواهد خندید. (مقصود، تجلّى حضرت حق ـ جلّ و علا ـ با صفت رحمت و رأفت بر دل مؤمن است.) و به بهشت، مژده‏اش خواهد داد .   
و هر كس در آن ماه، مؤمنى را یارى كند، خداوند، او را بر گذشتن از صراط ، در آن روز كه قدم‏ها بر آن مى‏لغزد، یارى خواهد كرد. و هر كس در آن، خشم خود را نگه دارد، خداوند نیز روز قیامت، خشمش را از او نگه خواهد داشت. و هر كس در آن، ستم‏دیده‏اى را یارى كند، خداوند، او را در دنیا بر ضدّ كسى كه با وى دشمنى نماید، یارى مى‏كند و روز قیامت نیز هنگام حساب و میزان، یارى‏اش مى‏نماید.   
ماه رمضان، ماه بركت است، ماه رحمت، ماه آمرزش، ماه توبه و بازگشت به سوى خدا . هر كس در ماه رمضان آمرزیده نشود، پس در چه ماهى آمرزیده گردد؟!
پس از خداوند بخواهید كه در این ماه، روزه شما را بپذیرد و آن را آخرین رمضان شما قرار ندهد و شما را بر طاعت خویش توفیق دهد و از نافرمانى خود نگه دارد، كه او بهترین كسى است كه از او درخواست مى‏شود .    


کاش در اين رمضان لايق ديدار شويم       سحري با نظر لطف تو بيدار شويم

----------------------------------
چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي...
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نيامدي
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام...
دوباره صبح، ظهر، غروب شد نيامدي
{اللهم عجل لوليک الفرج...}

http://www.shirintar.blogfa.com/

تا چند روزی دیگر بارانی می بارد...

دلم برایت تنگ شده ماه خوب خدا...

دلم تنگ شده برای تمام حرفهایت، تمام درسهایت، تمام العفوها ،تمام سُبحانَکَ یا لااِلهَ اِلا انَت الغوث الغوث خَلصنا من النارِ یارب ها، اصلا برای صاحبت...

یک سال گذشت...

یک سال بیشتر آلوده شدم یک سال بیشتر به دنیا و مال و ملالش دل بستم...

یک سال بیشتر با دوستان .... وقتم را تلف کردم...

یک سال بیشتر....

دوباره کوله باری از یک سال گناه شدم...اصلاً نمی خواستم اینگونه با تو سخن بگویم اما قلم را چگونه در دستم نگه دارم همین که اینقدر سریع روی کاغذ می نویسد انگار خیلی حرف دارد...

می خواستم بنویسم که سال قبل گفتم: امسال دیگر رمضان را درک می کنم و نتواستم...

می خواستم که از خدای منان بخواهم که رمضانش را به ما هم بفهماند...

می خواستم بگویم چند روزی دیگر تا ماه خوب خدا نمانده... رمضان ماه رحمت خداست پس تا باران رحمت می بارد همچو گیاهانی که از باران بهره می برند، بهره مند شویم...