شعر مدح امام حسن-شعر هیات

مرا که بی قرار می کند حسن
به جرعه ای خمار می کند حسن
مرا که مست ، می ، برای غیر مست
شراب را شرار می کند حسن
مرا اگر شده است محض دلخوشی
گدای خود شمار می کند حسن
خدا ! تو خالق کرامتی ولی
بیا ببین چه کار می کند حسن!
رسول، جز حسین پاره تنش
به کیست افتخار می کند، حسن.
ضریح سینه را اگر طلا ، حسین
ولی پراز عیار می کند حسن
حسین و کشتیش درست ، منتها
مرا اگر سوار می کند ، حسن
دل مرا حسین می برد ولی
شکار را شکار می کند حسن
حسین ، کربلا – نه اینکه مادری است -
بقیع اختیار می کند حسن

محسن ناصحي-اصفهان

مدح امام حسن

بسم الله الرحمن الرحیم

مسمط میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام

 

تو که باشی دگرم میل به بارانی نیست

اشبه الناس به کردار تو انسانی نیست

ما گداییم و اگرچه که فراوانی نیست

و اگر رغبت بازار به ارزانی نیست

تا حسن هست ،غم ما غم بی نانی نیست

 

پشت اسم تو پر از هیبت و نام آوری است

سیرتت را همه گفتند که پیغمبری است

صورت خوشگل تو ، حسرت حور و پری است

سر بازار تو آنقدر پر از مشتری است

چار فرسنگی دکان تو دکانی نیست

 

نور روی تو به شب حس سحرگاهی داد

و به مداح تو انگیزه ی مداحی داد

نوکری تو به ما هیمنه ی شاهی داد

تو به آنی دل ما را به فنا خواهی داد

اثر جذبه ی عشق تو ولی آنی نیست

 

هر که از تو بسراید سخنش می ارزد

هر که سرباز تو شد سر به تنش می ارزد

هر که همشهری تو شد وطنش می ارزد

کوبه ی خانه ی تو کوفتنش می ارزد

در تمنای وصال تو پشیمانی نیست

 

آن کتابی که تفال نزدیدش حسن است

هر کسی توبه کند ، دین جدیدش حسن است

هر که افتاد به بن بست، امیدش حسن است

قفل قلب من بیچاره کلیدش حسن است

وصد البته که در "دولت روحانی"نیست

 

جان عالم به فدای پدر محترمت

تو بگو یک کلمه جان علی "می خرمت"

عالمی شامل احسان و عطا و کرمت

در تماشای همان مقبره ی بی حرمت

"لذتی هست که در سجده ی طولانی نیست"

 

دم تو بود خدا حضرت عیسی را ساخت

قدر ظرف دل تو پهنه ی دریا را ساخت

سالها نان سر سفره ی تو ما را ساخت

باید آخر حرم یوسف زهرا را ساخت

غیرت هیچکسی ، غیرت ایرانی نیست

 

مظاهر کثیری نژاد

تیر نود و چهار

شعر امام حسن(ع)

در وصف ذات، صحبت ما احتياج نيست
زيرا که در صفات خدا «احتياج» نيست
بايد به بال رفت و درآورد گيوه را
در بارگاه قرب تو پا احتياج نيست
تو بي ‌وسيله هم بلدي معجزه کني
دست تو را به لطف عصا احتياج نيست
بوي طعام سفره، خودش مي‌کشد مرا
تا خانه‌ي تو راهنما احتياج نيست
خواهش نکرده اهل کرم لطف مي‌کنند
اين جا به التماس گدا احتياج نيست
اصلاً پي معالجه ي اين جگر مباش
"بيمار عشق را به دوا احتياج نيست"
محشر براي رو شدن اعتبار توست
کي گفته است روز جزا احتياج نيست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ مي‌کني
تيغ تو را به کرب و بلا احتياج نيست
×××
وقتي نداشت مادر تو سنگ قبر هم
ديگر تو را به صحن و سرا احتياج نيست

شهادت امام حسن

باسمه تعالی

«کوه صبر و مهربانی»

در زمانی که مروان استاندارى مدینه را به عهده داشت، هر هفته پیش از انجام نماز جمعه در خطبه ‏اى که ایراد مى‏ کرد، نسبت به حضرت على (علیه السلام) ناسزا مى‏ گفت. در یکى از روزها، شخصى را همراه نامه‌ ای سراسر دشنام و ناسزا به سوى امام حسن (علیه السلام) گسیل داشت.

پس از آن که مأمور، نامه را به امام حسن (علیه السلام) رساند، ایشان فرمود: "وقتى با مروان ملاقات کردى، از جانب من به او بگو: به خدا سوگند من با گفتن دشنام به تو، چیزى را محو نمى ‏کنم؛ اما (صبر مى ‏کنم و چیزى نمى‏ گویم که) وعده گاه من و تو، در پیشگاه خدا خواهد بود. اگر در آنچه نسبت به من ابراز داشته ‏اى، راستگو بوده ‏اى، خداى تعالى پاداش خوبى به تو کرم فرماید و اگر نسبت به آنچه درباره من اظهار داشته ‏اى دروغگو باشى، خداى تعالى براى انتقام گرفتن از همه مردم شایسته‏ تر است‏ ..."(1)

بر طبق اعتراف ابن حجر (از علمای متعصب اهل سنت)، علت رحلت امام حسن مجتبى (علیه السلام) این بود که همسرش "جعده" دختر اشعث بن قیس کندى بنا به دسیسه یزید، (البته بر طبق نظر علمای بزرگ اهل سنت و شیعه، توطئه مسموم ساختن امام مجتبی (علیه السلام) دسیسه معاویه بوده است. برای اطلاع بیشتر به پاورقی مراجعه گردد)(2) تصمیم گرفت تا امام (علیه السلام) را به وسیله سم از پاى درآورد تا به دنبال مسموم شدن آن حضرت به دست وى، یزید او را به همسرى خویش نامزد کند. لذا یزید براى اطمینان خاطر او، مبلغ صد هزار درهم به وى داد و جعده به دستورى که از ناحیه «یزید» داشت، امام حسن (علیه السلام) را مسموم ساخت. امام حسن (علیه السلام) مدت چهل شبانه روز بیمار بود و سپس به شهادت رسید.

در روایتى آمده است که امام مجتبی (علیه السلام) پس از آنکه مسموم گردید، به امام حسین (علیه السلام) فرمود: "اى برادر! مرگ من فرا رسیده است و به زودى از تو جدا مى‏ شوم و به پروردگارم مى‏ پیوندم. اى برادر! سه بار مسموم شدم و هیچ بار به اندازه زهرى که در حال حاضر آشامیده‏ ام، مرا از پاى درنیاورده است.

اى برادر! پاره ‏هاى جگرم را در طشت مشاهده کردم و مى‏ دانم توسط چه کسی دچار مسمومیت شده ‏ام. اینک تو را به حقى که بر تو دارم سوگند مى‏ دهم، در این رابطه هیچ­گونه حرفى به زبان نیاورى.

هرگاه از دنیا رحلت کردم، مرا غسل مى ‏دهى و کفن مى ‏کنى و جنازه مرا به طرف مرقد پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حمل مى‏ کنى تا با آن حضرت عهدى تازه کنم. پس از آن، جسد مرا به سوى قبر جده‏ ام فاطمه بنت اسد مى ‏برى و در آنجا به خاک مى ‏سپارى.

تو را به خدا سوگند مى‏ دهم، در رابطه با شهادت من سعى کنید به اندازه وسیله خون‏گیرى هم خونی ریخته نشود."

امام حسین (علیه السلام) پرسید: "چه کسى شما را مسموم ساخته است؟"

امام حسن (علیه السلام) فرمود: "از سؤال تو پیداست که تصمیم دارى او را از پاى درآورى؟"

گفت: "آرى."

امام حسن (علیه السلام) آنها را از درخواست پاسخ منصرف ساخت و امرشان را به عهده خدا واگذار نمود.

سرانجام همین که آن حضرت از دنیا رحلت کرد، جعده کسى را به سوى یزید فرستاد تا به وعده‏ اى که به او داده است، وفا کند! اما یزید پیغام داد: "ما راضى نبودیم که با وى چنان معامله ‏اى انجام بدهى، چگونه حاضر خواهیم شد که خود را به دست تو گرفتار سازیم‏؟"(3)

هنگامى که امام حسن (علیه السلام) شهید شد، مروان نیز در تشییع جنازه ایشان حضور داشت و مى‏ گریست! امام حسین (علیه السلام) به او فرمود: "چگونه بر مرگ برادرم گریه مى‏ کنى در حالیکه جرعه‏ هاى غم و اندوه را به او چشاندی؟!"

مروان در پاسخ گفت: "گریه من براى آن بزرگوارى است که بردباریش از کوه بیشتر بود!!"(4)

(برگرفته از کتاب "فضائل الخمسه تألیف: "علامه فیروز آبادی"(5))

 

سایت مذهبی وب فرارسیدن 28 ماه صفر، سالروز شهادت

آیت حلم و وقار و گنجینه ایمان و جوانمردی

پیشوای دوم شیعیان

حضرت امام حسن بن علی المجتبی(علیه السلام)

را به تمامی مسلمانان، به خصوص شما دوست گرامی تسلیت می‌گوید.

امام حسين-شعر هيئتي

حسن شدی که غریبی، همیشه ناب بماند
رد دو دست ابالفضل، روی آب بماند

حسن شدی که سوالِ، غریب کیست درعالم
میان کوچه وگودال، بی جواب بماند

حسین نیز غریب است اگرشبیه برادر
ولی بناست بقیعِ، حسن خراب بماند

کمی زغصه ی تورخنه کرده است به بیرون
تفاوت زن چون "جعده" و "رباب" بماند

به احترام حسین ِ سه روز مانده به گودال
بناست زائر تو زیر آفتاب بماند
مهدی رحیمی

میلاد امام حسن مجتبی(ع)-شعهر هیئتی

حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند

رد دو دست ابالفضل روی آب بماند

 

حسن شدی که سوال غریب کیست درعالم

میان کوچه وگودال بی جواب بماند

 

حسین نیز غریب است اگرشبیه برادر

ولی بناست بقیع حسن خراب بماند

 

کمی زغصه ی تورخنه کرده است به بیرون

تفاوت زن چون "جعده" و "رباب" بماند

 

به احترام حسین سه روز مانده به گودال

بناست زائر تو زیر آفتاب بماند

مهدی رحیمی

میلاد امام حسن مجتبی-شعر آیینی

به جد بزرگوارم امام حسن مجتبي(عليه اسلام):

حجت رسيد حجت حق را تمام كرد

آمد و واژه، حرف، هجا را كلام كرد

آمد بهانه هاي نماز خدا رسيد

بايد وضو گرفت و به‌ آقا سلام كرد

ما را گداي حلقه به گوش حريم خواند

او لطف خويش بر سر ما مستدام كرد

روي تو مستي رمضان را حلال تر

زلف تو هرنگاه به شب را حرام كرد

اين سيزده حسن كه چنين قد كشيده است..

خنديد و باز ولوله ها در خيام كرد

شيرين تر از عسل بنويسد به عشق او

آری حسن براي حسينش قيام كرد

ما چون کبوتران حریم تو یاحسن

محتاج دستهای کریم تو یاحسن.. 

سید حمید داودی نسب

در استانه شهادت امام حسین-حضرت زهرا

به مادر صبرها که بدون پدر پر درد بود.

برای مادرم زهرا(س):

«کوچه های درد...»

روضه خوان روضه ای برایم خواند

روضه ی ناله و غمی جانکاه

روضه ی سخت کوچه هایی تنگ

روضه ی مادر و کسی در راه...


مادری بود «بَضعهْ منی»

با غمی از نبودن پدرش

خوب کوچه به یاد می آرد

لحظه های ستودن پدرش


مادری بود و کودکی کوچک

دست در دست یکدگر آرام

بعد بابا، و ناسزا به علی

زیر لب ها و بر سر هر بام


روضه می خواند روضه ای پر درد

روضه ی آن حرامی نامرد

روضه ی التماس کودک را:

آه مادر، تو را خدا برگرد!


راه برگشت پیش مادر نیست

حیف شد حیف کوچه باریک است

کاش می شد به خانه بر گردیم...

حیف شد حیف مرد نزدیک است


مادر و کوچه ها و یک طفلی

که پرید از دو چشم او امید

کودکش پیش چشم مادر خویش

روضه ای سخت را مجسم دید:


روضه خوان گریه های سختی کرد

ناگهان عرش در تلاطم شد

مرد نامرد نامه را....، کوچه

پیش چشمان مادری گم شد...!


ناگهان پر زاشک مادر بود

با همه قد خود زمین افتاد

روضه خوان گفت کوچه های شام

اتفاقی شبیه این افتاد!


لحظه ای بین کوچه ی خاکی

او به یاد صدای بابا بود

قصه تلخ کربلا حالا

پیش چشمان او هویدا بود:


دختر و ناله های وا اُمّا..

تا خودش را کنار دختر دید

بعد از آن قصه سخت بود و او

دید بر روی نیزه ها خورشید...!


کودک غرق گریه اش می گفت:

من به دیوار می گذارم سر

که نشد صورت نحیفم را

سپر صورتت کنم مادر!


کودکی بود و مادری پر درد

دست در دست یکدگر آرام

روضه خوان گفت آخر کوچه

ابتدا شد برای کوچه شام...

شاعر:سید حمید داودی نسب

میلاد امام حسن(ع)-متن

« راز توکل »
 
یکی از مهمترین آثار اعتقاد به توحید پروردگار، توکل به او در تمام امور است. هر کس به خدا اعتماد کند، خداوند او را شاد می‌کند ... اعتماد به‌خدا دژ محکمى است که پناه به آن نمى‏برد مگر مؤمن امین. توکل بر خدا نجات از هر بدی و زشتی و سپری است در برابر هر دشمنی.(1) پس طبیعی است که باید به این سرچشمه جاودانه قدرت چشم داشت و همواره باید بر او تکیه کرد. قرآن کریم هم ما را به این مهم دعوت می‌کند و می‌فرماید:
 
"... هرکس بر خدا تکیه و اعتماد کند، او برایش کافیست ..."(2)
حال که توکل این قدر مهم تلقی شده، به راستی معنای صحیح توکل که مورد توصیه اهل بیت (علیهم السلام) است، چیست؟ چگونه می‌توان توکل را با تلاش و کوشش انسانها کنار هم قرار داد؟
اگر نگاهی به امور دنیوی داشته باشیم، می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول اموری که از قدرت انسان به کلی خارج هستند. به این معنا که وسیله و سببی به ظاهر برای انجام یا عدم انجام آن امور برای انسان وجود نداشته و انسان نقشی در رقم خوردن آنها ندارد؛ مانند زمانی که انسان مبتلا به یک بیماری لاعلاج می‌شود. در این شرایط رسیدن یا نرسیدن به سلامتی در حالت متعارف از توان آدمی خارج است. لذا طبیعی است که در چنین شرایطی تنها راه انسان، توکل به خداوند و دعا به درگاه اوست.
 

دسته دوم اموری هستند که برای آنها اسباب قطعی یا احتمالی وجود دارد که انسان به آنها دسترسی دارد و برای رسیدن به آنها، راه سعی و کوشش پیش روی ماست. مانند تلاش برای بدست آوردن رزق و روزی. اما این سعی و تلاش نیز مشروط به اینکه اعتماد انسان به خداوند باشد نه فقط وسیله ها، مخالف توکل نیست. پس معنای توکل ترک تلاش و کنار گذاشتن تدبیر عقلی و فکری نیست؛ چرا که خداوند انسان را به آنها امر نموده است و "خداوند اشیا را جز با ابزارهای عادی جاری نمی‌سازد."(3)
در واقع اتکای انسان در نهایت باید تنها به خداوند سبحان باشد؛ نه به وسیله ها. اگرچه بهره بردن از وسایل، خود دستور و روش توصیه شده خداوند است. انسان باید بداند که منشأ اثر هر وسیله‌ای خداوند است و در دل خویش این احتمال را بدهد که خداوند می‌تواند مطلوبانسان را به‌ نحوی که گمان نمی‌برد، برساند. خداوند از انسان‌ها خواسته تنها به تلاش‌های خود اطمینان نکرده بلکه به فضل و رحمت او اتکا کنند. اما انسان ناآگاه وقتی دسترسی به سبب‌ها را مهیا می‌بیند، از یاد خدا غافل می‌شود و چنین می‌پندارد که همه چیز در دست خود اوست و بر عکس زمانی که اسباب و علل ظاهری در دسترسش نیست، ناامید و درمانده می‌شود. لذا اگرچه ما وظیفه داریم که از ابزارهای عادی و طبیعی به نحو کامل استفاده نماییم، اما چه بسیار مواردی که همه اسباب برای رسیدن به مقصود مهیا بوده در حالی که نتیجه مورد نظر حاصل نشده و چه بسیار مواردی که مقصود بدون دستیابی به اسباب حاصل شده است،
امام حسن مجتبی (علیه السلام) این معنا را به زیبایی در جمله‌ای بیان می‌فرمایند:
 
"در مسیر تلاش برای رسیدن به مطلوب خود را پیروز مپندار، و در عین حال مانند فرد تسلیم شده دلبسته و (تنها) متکی به تقدیر نباش (بلکه تلاش کن)." (4)
مطابق کلام سبط اکبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، در حین تلاش و کوشش برای دستیابی به یک هدف آدمی نباید خود را پیروز قطعی بپندارد؛ چرا که همین تلاش او سببی از اسباب خداوند است و اثر بخشی این تلاش، به دست خداست و دست پروردگار در تمامی مراحل همیشه باز است که این تلاش و کوشش را به ثمر بنشاند یا ننشاند. از طرف دیگر آدمی نباید مانند کسی رفتار کند که تلاش و کوشش را کنار گذاشته دست روی دست نهاده و منتظر است که دست تقدیر، آینده زندگی را برای او رقم بزند، بلکه مطابق تعلیم قرآن کریم، جمله " و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن ..."(5) را سرلوحه کار خویش قرار می‌دهد.
این است معنای صحیح توکل و چنین مرتبه‌ای از توکل حاصل نمی‌شود مگر به نور ایمان و یقین به خداوند. هرچه ایمان و درجه اعتقاد شخص به توحید کامل تر شود، وابستگی تاثیر ابزارها را به خواست خداوند بیشتر می‌بیند و در نتیجه بیم و امیدش صرفا به خود خداوند خواهد بود؛ چون می‌داند که تمام اسباب و علل، خود نیز در اختیار خداوند هستند. راستی رویکرد من و تو در پرداختن به امور و دستیابی به اهدافمان چگونه است؟
 
« برگرفته از کتاب "جامع السعادات" تألیف: ملا مهدی نراقی (ره)، (با تلخیص و اضافات) »
 
سایت مذهبی وب، فرارسیدن 15 رمضان المبارک، سالروز میلاد
وارث تمامی کرامت‌های انسانی و اخلاق بزرگ،
حضرت امام حسن بن علی المجتبی (علیه السلام)
را به تمامی مسلمانان جهان، به خصوص شما دوست گرامی تبریک می‌گوید.