يادگاري

هجده بهار رفت زمين شرمسار توست

اين آخرين تبسم سرخ بهار توست

آغوش خاك‌هاي زمين منزل تو نيست

دست خدا برآمده در انتظار توست

ماه كبود روي نپوشاني از علي

درياي تو هميشه دلش بي‌قرار توست

*

باور نمي‌كنم كه تو دور از دل مني

هرجا دلي شكست همان جا مزار توست

بانوي آب‌هاي جهان آبروي ما

از اشك تو،عبادت تو، اعتبار توست

شكرخدا كه سايه تو بر سر من است

چادر حجاب نيست فقط، يادگار توست

فاطمه نوري